امام مصیبت دیده ,زینت عباد ,سجاد فرمودند من ابن خیرتین هستم .این خیرتین  که خدا آنها را اختیار کرده است کیا هستن .با کنگاش قرآن و حدیث پی می برییم که اختیار شده اول از عرب هاشم و از عجم ایرانی هاست.حال روز ورود شهربانو به مجلس عمر را مرور می کنیم.این بانوی جلیله منوره که وارد مجلس شد ابهتش همه را گرفت از جمله عمر بلند شد و خواست صورتش را نگاه کند و ایشان امتناع کرد و به فارسی ناسزایی به خسرو پرویز گفت که با پاره کردن نامه رسول خدا صلی الله علیه و آله موجب اسارت او شده بود.همین جا به دختران و زنانی که ایران ایران می کنند و همینکه شکمشان سیر میشه لباس برند می پوشن و مرکب و سفر آنچنانی دارند .مو پریشان می کنند و بی حیایی را به رسم یهود و نصارا پی می گیرند بگویم از شهربانو دیگر ایرانی تر پیدا نمی کنید حیا و عفت و کرامتش را ببینید.عمر به رسم همیشگیش که سیلی بر صورت زن می زنه دست بالا می برد که به شهربانو بزند .امام علی علیه السلام می فرماید عمر چه می کنی .پاسخ می دهد این زن مرا دشنام داد.افتخار هر نبی و هر ولی فرمود به جدش ناسزا گفت.امام به فارسی فرمود اسمت چیست گفت :جهانشاه که اما م فرمود شما شهربانو نام دارید.عمر اجازه بده خودش همسرش را انتخاب کند و این سعادت بخت به امام دلها حسین بن علی علیه آلاف تحیه وسلام اشاره کرد.امیر المومنین به پسرش خطاب کرد قدر این مخدره را بدان از او و تو  بهترین خلق خدا به عرصه وجود خواهد آمد.در قرآن که قوم (سلمان)معروف است

هرروز عاشورا و هر زمین کربلاست اینو امام معصوم فرمودند همو که از رجس دوراست و غلو ندارد.یعنی چی یعنی الان یزید دارییم.عبیدالله بن زیاد ,سر جون مسیحی ,صهیونی مشاور یزید دارییم .کربلا دارییم .شام دارییم .منتهی حالا شام شده کربلا و شام امروز, عربستان سعودی شده ,شاه سلمان شده یزید ,بحرین ,یمن ,فلسطین و... شده کربلا .ما هم مخیریم به لشگر بن سعد بریم و به آلاف و الوف برسیم یا به لشگر حسین بن علی که همه چیز خود را فداش کنیم.یک طرف گرین کارت و حقوق نجومی و بهشت اروپا و آمریکا و یک طرف دست و پا قلم شدن و فدا شدن ,اسیری و سرزنش و مسخره شدن ,یک طرف کنسرت و رقص و مستی و کیف و عشق و حال و بی خیالی .یک طرف ضجه و گریه و تلاش و جهاد و مسئولیت و زحمت و رنج.یک طرف همه چیز برای خود خواستن یک طرف همه چیز ایثار کردن.ببین کدوم طرفی .ببین سلمت با کیه و حربت با کیه .نکنه آیت الله باشی و سلمت با اوباما و خبائث غربی و اسرائیلی باشه .نکنه ...

تو یک بیابان گرم و خشک و خشن و بی آب و علف, قومی زندگی می کردند که درکنار خزندگان و عقرب و مار می لولیدند. هنگام گرسنگی سوسمار و مار و ملخ می خوردند.آشامیدنیهای آنها گندابهای مانده از باران بود.بد اخلاق و خشن ,بی رحم و خونریز که گاه به کمترین بهانه خون عزیزان خود را می ریختند.بر شنهای داغ کویر  پای برهنه طی طریق می کردند.تَرَکهای پشت پای خود را با ادرار خود درمان می کردند.دختران خود را زنده به گور می کردند.قدرتهای روز آن زمان ایران و روم دلیلی برای حاکمیت خود بر آنجا نمی دیدند.از این بین کسی پیدا شد که مهربانی و رحمت را عملاً به آنها نشان داد.آنان را از پستی به اعلی رساند طوری که قدرتهای بزرگ آن روز را به بردگی کشیدند.بر ثروتهای کلان دنیا دست یافتند و شاهانه زندگی می کردند.غذا های لذیذ و پوشاک نرم و خوابگاهای راحت و کنیزکان بسیار و غلامهای و املاک و نقدینگی بی شمار.

حال بعد از 51 سال آن منعم واقعی به میانشان آمد .شما بودید چه می کردید.ما و شما طبعاً او را بر سر دست می گرفتیم و دور افتخار می زدییم.ولی من بچه و نوه هایی می شناسم که نه تنها این کار را نکردند بلکه هرکس هرچه دستش بود بر بدنش وارد کرد طوری که بدنش را پاره پاره کردند.مگر نه اینکه علی اکبر پسر حسین بن علی شبیه ترین فرد از نظر خلق و خُلق و منطق به همون رحمت للعالمین بود که در درجه اول رحمتش شامل خود و پدران آنها شده بود.نا سپاسی تا این حد